شاهزاده ویلیام فرزند دایانا شاهزاده ولز است. اما دایانا سرنوشتی داشت که خانواده سلطنتی انگلیس ترجیح دادند نگذارند مجددا چنین سرنوشتی برای خاندان پادشاهی تکرار شود. سرنوشتی که رد پای خاندان سلطنت را در وقوع قتل نشان می داد و از جایگاه این خاندان درنزد افکارعمومی دنیا وانگلیس بسیارکاست. دایانا شاهزاده‌ای زیبا ، مورد توجه عامه مردم انگلیس و فردی خیر بود. او از همان اوائل ازدواجش با پرنس چارلز ولیعهد انگلیس به همراه خود برخی اختلافات را با خانواده سلطنتی وارد کاخ باکینگهام کرد. شایع بود که ملکه با این ازدواج موافق نبوده است اما رسم ازدواج شاهزاده ها با یکدیگر راه دیگری برای این خاندان بازنگذاشته بود.
البته خانواده سلطنتی پیچیده تر از آن بود که اجازه دهد این اختلافات بروز جدی بویژه در میان مردم داشته باشد. به هرشکلی بود ازدواج دایانا و چارلز تا به دنیا آمدن دو فرزند پسر که یکی از آنها ازدواج خود را دو روز پیش جشن گرفت دوام یافت. اما پس از طلاق، دایانا با یک مصری مسلمان که بسیار ثروتمند بود باب آشنایی باز کرد. سرنوشت این آشنایی که قرار بود به ازدواج ختم شود با تصادف اتومبیل و کشته شدن هر دوی آنها خاتمه یافت.
در آن زمان شایعاتی مبنی بر دخالت دربار انگلیس دراین حادثه مطرح شد هر چند که دوام چندانی نیافت و ظاهرا آثاری از این دخالت هم کشف نشد. مبنای شایعات این بود که ازدواج عروس سابق دربار انگلیس با یک مصری مسلمان و احتمالا بدنیا آوردن فرزندانی مسلمان که خواهر یا برادر ویلیام و هری فرزندان ولیعهد انگلیس می شدند برای خانواده سلطنتی و حفظ این خاندان از رسوخ هر نژاد و رنگ و مذهبی به درون آن به صلاح نبود. گفته می شد خاندان سلطنتی تلاش کرده بودند او را ازاین وصلت منصرف کنند اما دایانا نپذیرفته بود.
آن چه که درجریان عروسی دایانا با خاندان سلطنت و حوادث پس از طلاق وی پیش آمد شاید درسی بود برای خانواده سلطنتی که زمینه های بروز داستانی مانند دایانا را از بین ببرند تا دیگر هیچ غباری نتواند بردامان این خاندان بنشیند. شاید بتوان گفت جشن عروسی روزجمعه که در مقابل چشم میلیاردها ببینیده در جهان برگزار شد حاصل جمع بندی دربار سلطنتی انگلیس از تبعات و مشکلات ازدواج پدیده دایانا در خاندان سلطنتی بود.
ویلیام و کیت 11 سال است که یکدیگر را می شناسند شاید 4 یا 5 سال است که آشنایی آنها علنی شده و در انظار بویژه در برابر دوربین عکاسانی که مترصد انداختن عکس از افراد و رفت و آمدهای خاندان سلطنتی هستند ظاهر شده اند. عکاسانی که بالاتفاق کیت را مورد مناسبی برای شاهزاده ویلیام تشخیص داده اند. از اعتماد به نفس بالای او و از مرتب بودنش در هرشرایطی سخن گفته اند و او را کسی یافته اند که بخوبی با ملاکها و ارزشهای دربار انگلیس خود را تطبیق داده است به گونه ای که نشان نمی دهد از خانواده ای عادی و با رفتارهای عادی است. عکاسان خبری و مد او را شاهزاده ای یافته اند که دقیقا می داند چه کند. عکاسان حتی به تفاوتهای او با دایانا هم توجه کرده اند. کیت برخلاف دایانا همیشه سرش را بالا می گیرد و راه می‌رود.
به جرئت می توان رد پای تربیت دربار انگلیس را در چهره و رفتارهای شاهزاده منشانه کیت میدلتون و حتی در رفتار و کردار و موقعیت اقتصادی خانواده اش یافت. چرا دربار نتواند خانواده و دختر مورد علاقه شاهزاده خود را تربیت کند تا با ملاکهای خانواده سلطنتی همخوان شده و سپس ازدواج کند؟ ازدواج های با برنامه و تربیت شده می تواند نه تنها مشکلات کمتری را برای خاندان سلطنت در پی داشته باشد بلکه این خاندان را درانظارجهانیان چنان بنمایاند که مردمان سراسردنیا احساس نزدیکی و پیوند با آنان را درخود حس کنند و 11 سال برای چنین دستاوردی خیلی هم زیاد نیست.
غیر از مراحل آماده سازی کیت و خانواده اش با شرایط سلطنت بریتانیا، نحوه برگزاری مراسم ازدواج این دو تن نیز دیدنی بود مراسمی که به نظر می رسد جایگاه خاندان سلطنت را در بریتانیا بیش از پیش مستحکم کرد. یک شاهزاده با یک دختر از مردم عادی ازدواج می کند. مراسم ازدواج او در ساده ترین شکل یک عروس برگزار می شود. لباس عروس، ظاهری بسیار ساده و نسبتا پوشیده با توجه به لباسهایی که مورد توجه عروس خانمها در قرن 21 است دارد. جواهر آلات استفاده شده توسط عروس خاندان اشرافی سلطنت بسیار ساده و درحداقل آن حتی برای یک عروس عادی بود. حلقه عروس هم حتی اگر گرانترین درنوع خود بوده باشد اما یادگاری از پرنسس دایانا بود که ظاهرا هیچ برجستگی خاصی هم نداشت و درحدی نبود که از یک عروس خاندان سلطنت انتظار می رفت. موها و آرایش عروس نیز بسیار ساده بودند.
حتی اگر خاندان سلطنت بیشترین هزینه مادی را برای این عروسی صرف کرده باشند اما ظاهر آن حکایت از پرخرجی و بریز و بپاشی که معمولا در مراسم خانواده های اشرافی دیده و یا تصور می شود نبود. به عبارت دیگر انگلیسی‌ها اینک به مرحله ای رسیده اند که عروس خود را پیش از انتخاب می سازند و گام گام او را با ارزشها و آداب و رسوم بعضا سختگیرانه خود آشنا می کنند سپس عروسی برگزار می کنند. عروسی که همه زرق وبرقش بازسازی تاریخی ازدواجهای سلطنتی بریتانیاست و نه چیز دیگری لذا باعث نمی شود مردم زیر بار فشارهای اقتصادی که در قرن اطلاع رسانی و اینترنت و ماهواره زندگی می کنند احساس کنند فاصله زیادی با خاندان سلطنت دارند. و مهم تر آن که برای مردم جامعه خود و حتی جهان الگوی فرهنگی ارائه می دهند. برگزاری جشنی با سادگی یک عروس بسیار ساده و عاری از هر نوع زرق وبرق مجالس عروسی اشرافی، دختران را به برگزاری جشنهای ساده ترغیب می کند و به عبارت بهتر عروس و عروسی ساده را الگو می کند.
حتی ملکه در این عروسی برخلاف عروسی های پیشین سعی نمی کند جایگاه نشستن خود در کلیسا را جلوتر از بقیه قراردهد. او در کنار مهمانان و خانواده عروس می نشیند و هنگام ورود عروس به کلیسا از جای خود بر می خیزد و به او که از طبقه فرودست‌تر از خاندان سلطنت است احترام می گذارد.
از همه اینها که بگذریم زنده نگه داشتن تاریخ انسانی بخشی از ویژگی‌های این عروسی بود. زمانی ساختمانها و ابزار وآلات گذشتگان نشان دهنده تاریخ یک کشور است زمانی هم آداب و رسوم آن کشور، و نگهداری این دومی سخت تر از اولی است چرا که نه می توان موزه ای برای نگهداری آنها ساخت و نه می توان مرمت شان کرد. خاندان سلطنت انگلیس قسمت اشرافی عروسی را به تاریخ برگزاری این نوع عروسیها در دربار پیوند زدند و همه روابط و آداب و رسوم عروسی تاریخ گذشته خود را زنده و بازسازی کردند.
در یک کلام باید گفت دربار سلطنت تمام تلاشش را کرد تا با توجه به نیازهای روز جامعه و مردم خود حرکت کند. اگر چه ممکن است پول گزافی از جیب مردم انگلیس برای این عروسی بیرون رفته باشد که رفته اما کمتر کسی این خرجها را دید. آن چه در معرض دید همگان قرار گرفت یک عروس ساده دریک قالب یک مراسم اشرافی بازسازی شده تاریخ ازدواجهای سلطنتی انگلیس بود. ضمن این که عروس و داماد همه هدایای خود را به هفت بنگاه خیریه می بخشیدند.
عروسی جمعه نماد هوشیاری خاندان سلطنت، شریک کردن همه مردم انگلیس و حتی جهانیان در شادی جشن ازدواج یک شاهزاده در هنگامه جنگهایی بود که در خاورمیانه درجریان است. به نظر می رسد اکثریت مردم انگلیس از این که این ازدواج به دلیل تبلیغات آن هزاران گردشگر را به لندن کشاند و شاید بخشی از هزینه های اقتصادی آن را جبران کرد راضی هستند. آثار اقتصادی و سیاسی و اجتماعی روی آنتن بردن حداقل 6 ساعته ملت و کشور بریتانیا محاسبه دیگری می طلبد.
